وبلاگ شخصی علی اکبر مظاهری

ساخت وبلاگ
وبلاگ شخصی علی اکبر مظاهریفضیلت های فراموش شده (14)دوران نامزدی؛ حل مشکل جوانانمرزهای طلاییحریم خصوصی همسران

http://mazaheriesfahani.blog.ir/ [email protected] fa http://blog.ir/ Fri, 14 Jul 2017 12:23:23 +0430 http://mazaheriesfahani.blog.ir/1396/04/21/%D9%81%D8%B6%DB%8C%D9%84%D8%AA-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%81%D8%B1%D8%A7%D9%85%D9%88%D8%B4-%D8%B4%D8%AF%D9%87-14 <div style="direction:rtl"><p style="text-align: center;"><img src="http://bayanbox.ir/view/2254312829078905782/Untitled-12.jpg"></p> <p></p> <p dir="RTL"><span style="font-size: small; color: #0000ff;"><strong>اوصاف پدر، به قلم پسر</strong></span></p> <p></p> <p dir="RTL"></p> <p><span style="font-size: small; color: #0000ff;"><strong>    دنباله اوصاف حاج آخوند ملا عباس تربتی، به قلم فرزندش حسینعلی راشد، از کتاب «فضیلت های فراموش شده»، انتشارات روزنامه اطلاعات، با ویرایش و تلخیص.</strong></span></p> <p><span style="font-size: small; color: #0000ff;"><strong> </strong></span></p> <p><span style="font-size: small; color: #0000ff;"><strong>حکایت ها و هدایت ها (9)</strong></span></p> <p></p> <p style="text-align: justify;"><span style="color: #0000ff;"><span style="font-size: small;"><strong>    » استواری در عبودیت</strong></span><span style="font-size: small;"><br></span></span></p> <p style="text-align: justify;"></p> <p style="text-align: justify;"><span style="font-size: small;">پدرم عازم کاریزک گشت که هیزم بیاورد. مرا نیز، چون هیچگونه تفریح و گردشی در تربت نداشتیم و دلتنگ بودیم، با خود برد. دو شب در کاریزک بودیم تا آنکه یک بار هیزم و خورجینی از لوازم خوردنی زمستانی فراهم کردند. شب دوم یک ساعت به اذان صبح مانده از کاریزک برای رفتن به تربت به راه افتادیم، زیرا اگر می ماندیم تا آفتاب برآید، یخ زمین باز می شد و راه پیمودن با الاغ در میان گل، کار دشواری بود.</span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="font-size: small;"></span><span style="font-size: small;">شب بسیار سردی بود. آسمان صاف بود و ستارگان درشت و درخشان بودند، ولی سردی هوا گوش و گردن و دست و پا را می سوزاند. دو الاغ داشتیم که یکی را هیزم بار کرده بودند و خورجین را بار یکی دیگر کرده و مرا روی آن سوار کردند.</span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="font-size: small;"></span><span style="font-size: small;">مردی بود به نام «شیخ حبیب»، از دوستان و مریدان پدرم، تا روستای «حاجی آباد» که در راه کاریزک به تربت است و سه کیلومتر با کاریزک فاصله دارد، همراه ما آمد. پدرم و او چون می خواستند هیزمها را که به طرز خاصی بسته می شد بار الاغ کنند، دستکش های انبانی که در محل می ساختند به دست داشتند. آن دو پیاده و من سواره از عمه و شوهرش، که در خانه آنها بودیم و به ما کمک کرده بودند، خداحافظی کردیم و به راه افتادیم. </span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="font-size: small;">در فاصله کاریزک تا حاجی آباد، پدرم همچنان که پیاده می آمد، نماز شبش را خواند و شیخ حبیب نیز با او همراهی می کرد. چون به حاجی آباد رسیدیم، صبح دمید و در آن هوای سرد و باد تند و بورانی که می وزید، روی آن زمین های یخ زده که بدن انسان را خشک می کرد، مرحوم حاج آخوند جلو ایستاد رو به قبله و شیخ حبیب به او اقتدا کرد. نخست اذان گفتند. سپس اقامه و نماز صبح را با همان خضوع و توجهی خواند که همیشه می خواند. در حالی که از چشمان من از شدت سرما اشک می ریخت و دانه های اشک روی گونه هایم یخ می بست. </span></p> <p style="text-align: justify;"><span style="font-size: small;">پس از نماز، شیخ حبیب به سوی کاریزک برگشت و ما راه تربت را در پیش گرفتیم و لازم نیست بنویسم که با چه مشقتی، نزدیک ظهر به تربت رسیدیم. </span></p> <p style="text-align: justify;"></p> <p style="text-align: justify;"><span style="font-size: small;">ادامه دارد.</span></p></div> Wed, 12 Jul 2017 22:19:55 +0430 http://mazaheriesfahani.blog.ir/1396/04/21/%D9%81%D8%B6%DB%8C%D9%84%D8%AA-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%81%D8%B1%D8%A7%D9%85%D9%88%D8%B4-%D8%B4%D8%AF%D9%87-14#Idea علی اکبر مظاهری http://blog.ir/blogs/j2NfOrO9PJs/posts/oYbb9x0anzE 0 http://mazaheriesfahani.blog.ir/1396/04/11/%D8%AF%D9%88%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%86%D8%A7%D9%85%D8%B2%D8%AF%DB%8C-%D8%AD%D9%84-%D9%85%D8%B4%DA%A9%D9%84-%D8%AC%D9%88%D8%A7%D9%86%D8%A7%D9%86 <div style="direction:rtl"><p dir="RTL" style="text-align: justify;"></p> <p dir="RTL"><strong><a href="//bayanbox.ir/info/6519158593270257495/%D9%86%D8%A7%D9%85%D8%B2%D8%AF%DB%8C" target="_blank"><img src="//bayanbox.ir/view/6519158593270257495/%D9%86%D8%A7%D9%85%D8%B2%D8%AF%DB%8C.jpg" height="282" width="579" style="display: block; margin-left: auto; margin-right: auto;"></a> </strong></p> <p dir="RTL" style="text-align: justify;"></p> <p dir="RTL" style="text-align: justify;"></p> <p dir="RTL"><span style="color: #0000ff;"><strong>نوشته آقای محمد آل اسحاق </strong></span></p> <p dir="RTL" style="text-align: justify;"></p> <p dir="RTL" style="text-align: justify;">پیشنهاد ما این است که سنّت نامزدی را در فرهنگ جامعه زنده کنیم و ارزش‌های علمی آن را، با وسایل تبلیغاتی مدرن، تشریح کنیم تا به حد شعور اجتماعی و یک سنت برسد ... همان روشی که در خانواده‌های اصیل قمی و در بعضی از نواحی مشهد و شمال رایج است، گسترش پیدا کند ... .</p> <p dir="RTL" style="text-align: justify;">اگر هر جوان حق دارد از بوستان زندگی، یک گل بچیند، اجازه دهید تا غنچه است و پرپر نشده انتخاب کند. اگر انسان، با نان و پنیر حلال سیر شود، شرافت انسانی او را از تجاوز به سفره دیگران باز می‌دارد.</p> <p dir="RTL" style="text-align: justify;">اگر برای جوان خود یک باغ انگور بخریم و کلیدش در اختیار او باشد، او هرگز برای دزدی از دیوار باغ دیگران بالا نخواهد رفت. تحمل عطش تا کی؟</p> <p dir="RTL" style="text-align: justify;">پیشنهاد این است که عقد شرعی، جاری شود؛ با تشریفات ساده و غیر رسمی، و دو همسر، به جز عروسی، از روابط عاشقانه استفاده کنند و نیازهای طبیعی خود را از راه مشروع ارضا نمایند و هر وقت درسشان تمام شد و صاحب کار و درآمد شدند، با تشریفات رسمی، جشن عروسی برپا کنند.</p> <p dir="RTL" style="text-align: justify;">اگر پرسیده شود: با چه اطمینان عروسی نخواهند کرد؟...</p> <p dir="RTL" style="text-align: justify;">پاسخ می‌دهیم: اگر عروسی بکنند از جهیزیه خبری نیست. و تجربه نشان داده هر دو همسر، از سرمایه اصلی، پاسداری می‌کنند.</p> <p dir="RTL" style="text-align: justify;">امّا در پاسخ به این سؤال که ممکن است از هم سیر شده، جدا شوند و نامزدی را به هم بزنند. در این صورت چه باید کرد؟</p> <p dir="RTL" style="text-align: justify;">جواب این است که اوّلاً دوران نامزدی مناسب‌ترین دوره‌ای است که در پناه عشق سوزان، دختر و پسر، خود را برای زندگی مشترک هماهنگ می‌کنند و در پناه عشق، تضادها به نور و زیبایی محبّت تبدیل می‌شود. و بر فرض بسیار بعید، اگر توافق نشد، چه بهتر که پیش از بچّه‌دار شدن از هم جدا شوند تا هم سرمایه هدر نرفته و هم سرنوشت یک کودک به خطر نیفتاده است. وانگهی، در ازدواج‌های معمولی هم چند درصد به طلاق و جدایی منتهی می‌شود. پس باید مردم اصلاً ازدواج نکنند؟!</p> <p dir="RTL" style="text-align: justify;"></p> <p dir="RTL" style="text-align: justify;"><span style="color: #0000ff;"><strong>ارزش های دوران نامزدی</strong></span></p> <p dir="RTL" style="text-align: justify;">1ـ از دید روانکاوی، محرومیت‌های غریزی، موجب عقدۀ روانی (کمپلکس) می‌شود و تعادل روحی انسان را به هم می‌زند و محرومیت جنسی، یکی از عمیق‌ترین آن‌هاست که به عقیدۀ بعضی از روانکاوهای افراطی، ریشۀ همه انحرافات اخلاقی و جرائم اجتماعی، عقده محرومیت جنسی است.</p> <p dir="RTL" style="text-align: justify;"></p> <p dir="RTL" style="text-align: justify;"><span style="color: #0000ff;"><strong>بازتاب عقده محرومیت های جنسی</strong></span></p> <p dir="RTL" style="text-align: justify;">پس از این که محرومیت سپری شد، انسان گرفتار بازتاب آن می‌شود که به صورت شورچشمی و تعدد ازدواج، بی‌اعتمادی خانم‌ها را به شوهران سبب می‌شود و زمینه تضادهای خانوادگی می‌گردد و علاج منحصر آن پیشگیری و ارضای به موقع نیاز جنسی است.</p> <p dir="RTL" style="text-align: justify;">با این توضیحات، برای مبارزه با فساد اخلاقی و جرائم اجتماعی، آیا سرمایه‌گذاری در نیروهای انتظامی و قضایی و عمل جراحی مناسب است یا ترویج نامزدی و ارضای مشروع و به موقع نیاز جنسی؟ پس اگر بگوییم نامزدی، ضامن تعادل روحی نسل جوان و عامل پیشگیری از انحرافات اخلاقی و جرائم اجتماعی است، خلاف نگفته‌ایم.</p> <p dir="RTL" style="text-align: justify;">2ـ غریزۀ مهرطلبی، که در آغوش مادر و به وسیلۀ بوسه‌های او ارضا می‌شود، در سن نوجوانی، برجسته‌تر و فشارش بر روان نسل جوان بیشتر می‌گردد.</p> <p dir="RTL" style="text-align: justify;">دختر و پسر جوان، گم شده‌ای دارند و تا پیدا نکنند احساس تنهایی و غربت می‌نمایند. آنان دنبال دلی می‌گردند که سرشار از عشق و محبت باشد. بهتر است بگوییم دنبال یک پناهگاه روحی می‌گردند تا در کنارش احساس آرامش نمایند و خود را برای حل معادلات زندگی آماده کنند. فشار این نیاز، کمتر از نیاز جنسی نیست. طرح نامزدی، این نیاز را به بهترین شکل اشباع و آرامش روحی نسل جوان را تأمین می‌کند.</p> <p dir="RTL" style="text-align: justify;">3ـ خانواده، کانون برخورد دو انسان با دو ارگانیسم متفاوت و دو فرهنگ و با دو دید از زندگی است و اغلب مردم ازدواج می‌کنند تا به آرزوهای واپس زده خود برسند؛ آرزوهایی که به وسیله پدر و مادر به آن‌ها نرسیده‌اند.</p> <p dir="RTL" style="text-align: justify;">دورۀ نامزدی، مناسب‌ترین دوره است برای حل این تضادها، زیرا در پناه عشق سوزان، تضادها خود به خود به سازگاری تبدیل می‌شود و زمینه برای یک زندگی شیرین (حیات طیّبه) و پایدار فراهم می‌شود.</p> <p dir="RTL" style="text-align: justify;">اگر اثر منفی تضاد خانوادگی را روی بچه‌ها حساب کنیم، انصاف خواهیم داد دورۀ نامزدی عامل خوشبختی است.</p> <p dir="RTL" style="text-align: justify;">4ـ شرافت ذاتی و شخصیت انسانی، عاملی است که انسان را از ارتکاب به کارهای ناشایست باز می‌دارد. این فشار نیازهای طبیعی ارضا نشده است که انسان توان تحمّل آن‌ها را ندارد و شرافت انسانی را زیر پا می‌گذارد. اگر نیازهای طبیعی نسل جوان و مشکلات آنان مورد توجّه قرار بگیرد و به موقع و به صورت مشروع ارضا شود، زمینه اکثر انحرافات اخلاقی و جرائم اجتماعی از بین می‌رود و تبلیغات مبتذل غرب، بی‌خاصیت می‌شود.</p> <p dir="RTL" style="text-align: justify;">5ـ افکار پریشان، خطری است که مغز جوانان را تهدید می‌کند.</p> <p dir="RTL" style="text-align: justify;">شما خود را یک لحظه جای جوانان باتقوا بگذارید. چند سال می‌توان عطش را تحمّل کرد و یا در مقابل عوامل محرّک، بی‌اعتنا بود؟ جوان‌های لاابالی، از راه نامشروع خود را ارضا می‌کنند، امّا کسی که نمی‌خواهد گناه کند آیا افکار گمراه کننده، او را تنها خواهد گذاشت؟</p> <p dir="RTL" style="text-align: justify;"><strong>تجربه روانشناسی ثابت نموده یک ساعت افکار پریشان (مخصوصاً افکار عشقی) می‌تواند تمام نیروی مغز را خالی کند. در نتیجه، تمرکز فکر و قدرت و دقّت و نشاط و توان ابتکار و اختراع و خلّاقیت نابود خواهد شد.</strong></p> <p dir="RTL" style="text-align: justify;">اگر نامزدی، علاج همه این دردها باشد، آیا پدر و مادرها آن را محکوم خواهند کرد؟</p> <p dir="RTL" style="text-align: justify;">اگر بهترین راه مبارزه با فرهنگ مبتذل غرب و ماهواره، طرح نامزدی باشد، آیا مسئولین متعهد ما نسبت به آن بی‌اعتنایی خواهند کرد؟</p> <p dir="RTL" style="text-align: justify;">مهم این است که تنها شعار، کافی نیست، باید تمام وسائل تبلیغات مدرن، هماهنگی نمایند، چه می‌شود تلویزیون زندگی دو نامزد را هنگام برخورد اوّلیه و هنگام انتخاب و هنگام گردش نشان دهد؟</p> <p dir="RTL" style="text-align: justify;">چه می‌شود مجلس عقد نامزدی (به صورت ساده) نشان داده شود، ساعتی که پدر و مادر دختر و پسر، دست آن‌ها را به هم داده و روحانی برای خوشبختی آن‌ها دعا می‌کند؟</p> <p dir="RTL" style="text-align: justify;"></p> <p dir="RTL" style="text-align: justify;">منع: کتاب «جوانان و دوران نامزدی»، نوشته علی اکبر مظاهری، با ویرایش.</p></div> Sun, 02 Jul 2017 10:23:44 +0430 http://mazaheriesfahani.blog.ir/1396/04/11/%D8%AF%D9%88%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%86%D8%A7%D9%85%D8%B2%D8%AF%DB%8C-%D8%AD%D9%84-%D9%85%D8%B4%DA%A9%D9%84-%D8%AC%D9%88%D8%A7%D9%86%D8%A7%D9%86#Idea علی اکبر مظاهری http://blog.ir/blogs/j2NfOrO9PJs/posts/TyDicwuzHXU 0 http://mazaheriesfahani.blog.ir/1396/03/30/%D9%85%D8%B1%D8%B2%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B7%D9%84%D8%A7%DB%8C%DB%8C <div style="direction:rtl"><div dir="auto" style="text-align: justify;"></div> <div dir="auto" style="text-align: justify;"></div> <div dir="auto" style="text-align: justify;"><strong><span style="color: #0000ff;">نوشته ای از خانم طیبه نوحی، استاد دانشگاه. </span></strong></div> <div dir="auto" style="text-align: center;"><a href="//bayanbox.ir/info/939991247951472739/%D8%AD%D8%B1%DB%8C%D9%85-%D8%AE%D8%B5%D9%88%D8%B5%DB%8C-2" target="_blank"><img src="//bayanbox.ir/view/939991247951472739/%D8%AD%D8%B1%DB%8C%D9%85-%D8%AE%D8%B5%D9%88%D8%B5%DB%8C-2.jpg" height="170" width="224"></a></div> <div dir="auto" style="text-align: justify;">                                                                                                                                                                                       </div> <div dir="auto" style="text-align: justify;"></div> <div dir="auto" style="text-align: justify;"></div> <div dir="auto" style="text-align: justify;"></div> <div dir="auto"> یکی از مواردی که جزء آسیب های زندگی زناشویی محسوب شده و باعث سلب آرامش خواهد شد، عدم توجه به حفظ حریم شخصی طرف مقابل است.</div> <div dir="auto"></div> <div dir="auto">لازمه حرمت شخصیت و فطریات یک انسان و ارتباطات اجتماعی او، منع نظارت بر بخش خصوصی زندگی هر شخص است.</div> <div dir="auto">این مورد در خانواده و در مورد زوجین نیز صدق می کند، چرا که هر یک از طرفین، علاوه بر زندگی زناشویی، حریم خصوصی و فضای اجتماعی و ذهنی مربوط به خود را دارند که به صرف زندگی مشترک، نمی توان آن را برای طرفین نادیده گرفت.</div> <div dir="auto"></div> <div dir="auto">مساله مرز و حریم و ورود به آن و اختلاف در مصادیق آن، ریشه بسیاری از اختلافات در زندگی ها خصوصا در عصر معاصر شده است.</div> <div dir="auto">حریم خصوصی، در همه جوامع و مکاتب، پذیرفته شده است و حتی از آن حمایت تمام قد نیز می شود. </div> <div dir="auto">اسلام نیز از این قاعده مستثنی نیست و به همین دلیل، مواردی از قبیل تجسس، تهمت، قذف، غیبت، و سوء ظن را حرام دانسته است. </div> <div dir="auto"></div> <div dir="auto">حفظ حریم فرد امری دور از انتظار نیست، چراکه هر فرد انتظار دارد در زندگی شخصی خود، بدون دخالت دیگران، آرامش داشته باشد، که این توقعی کاملا منطقی است....</div> <div dir="auto"></div> <div dir="auto">در مورد زوجین می توان حریم های جسمانی، ارتباطی و اطلاعاتی قائل بود. ممکن است زوجین به دلیل ارتباط عاطفی تنگاتنگی که دارند، به دلخواه، اطلاعات خود را در اختیار همدیگر قرار دهند، اما این نباید واکاوی و تجسس طرفین را در پی داشته باشد. </div> <div dir="auto">در مورد حریم جسمانی نیز همین گونه است؛ هر یک از افراد، به طور فطری، بر بدن خود تسلط دارند و رعایت حرمت آن برای طرف مقابل ضروری است.</div> <div dir="auto">مثلا مجبور کردن طرف به داشتن تغذیه خاص و مورد علاقه خود و یا اجبار شخص به انجام ورزش خاص، تجاوز به حریم جسمانی وی محسوب می شود .</div> <div dir="auto">دیگری حریم ارتباطی است، که اکثر افراد، از روی خطا، فقط این مورد را حریم خصوصی می انگارند. این حق فرد است که در مورد ارتباطات خود، اعم از محتوا و شکل و ... امنیت داشته باشد. به خصوص در زمان معاصر، با شکل های مختلف ارتباط؛ اعم از وسایل و اشخاص، از قبیل ایمیل، تلفن، شبکه های اجتماعی، شایسته نیست فرد، بدون اطلاع و رضایت شخص، در ارتباط وی با دیگران تجسس کند.</div> <div dir="auto"></div> <div dir="auto"> متاسفانه برخی زوجین، با ورود به محیط فضای مجازی، این حق را به خود می دهند که محیط طرف مقابلشان را رصد کنند و معتقدند در صورت مشاهده رفتار ناشایست می توانند با تذکر، شخص را در مسیر درست قرار دهند. شاید این فرض، در کوتاه مدت و در برخی از موارد، جواب مثبت دهد، اما در بلند مدت، ممکن است جواب عکس داده و فرد را به پنهان کاری تشویق نماید.</div> <div dir="auto"></div> <div dir="auto">اگر چه سزاوار است طرفین برای جلوگیری از بدگمانی،  با توجه به وابستگی و صمیمیتی که دارند، انواع ارتباطات خود را در اختیار همدیگر قرار دهند، چرا که این امر به تحکیم بنیان خانواده کمک شایانی خواهد کرد؛ اما به لحاط اخلاقی و حقوقی، حق دخالت و تجاوز به حریم شخصی همدیگر را ندارند.</div> <div dir="auto"> ورود و اصرار بر این امر، باعث سلب آرامش و از بین رفتن حریم خانواده خواهد شد و از آسیب های زندگی زوجین محسوب می شود.</div></div> Tue, 20 Jun 2017 22:31:35 +0430 http://mazaheriesfahani.blog.ir/1396/03/30/%D9%85%D8%B1%D8%B2%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B7%D9%84%D8%A7%DB%8C%DB%8C#Idea علی اکبر مظاهری http://blog.ir/blogs/j2NfOrO9PJs/posts/dB5LZEHmuXI 0 http://mazaheriesfahani.blog.ir/1396/03/24/%D8%AD%D8%B1%DB%8C%D9%85-%D8%AE%D8%B5%D9%88%D8%B5%DB%8C-%D9%87%D9%85%D8%B3%D8%B1%D8%A7%D9%86 <div style="direction:rtl"><div class="gmail_default"></div> <div class="gmail_default"></div> <div class="gmail_default"></div> <div class="gmail_default" style="text-align: center;"><span style="color: #0000ff;"><strong><span face="tahoma, sans-serif" style="font-family: tahoma, sans-serif;"><a href="//bayanbox.ir/info/8926847409630800565/%D8%AD%D8%B1%DB%8C%D9%85-%D8%AE%D8%B5%D9%88%D8%B5%DB%8C" target="_blank"><img src="//bayanbox.ir/view/8926847409630800565/%D8%AD%D8%B1%DB%8C%D9%85-%D8%AE%D8%B5%D9%88%D8%B5%DB%8C.jpg" height="283" width="412"></a></span></strong></span></div> <div class="gmail_default"></div> <div class="gmail_default"></div> <div class="gmail_default" style="text-align: justify;"><span style="color: #0000ff;"><strong><span face="tahoma, sans-serif" style="font-family: tahoma, sans-serif;">پرسیده اند:</span></strong></span></div> <div class="gmail_default" style="text-align: justify;"></div> <div class="gmail_default" style="text-align: justify;"><span face="tahoma, sans-serif" style="font-family: tahoma, sans-serif;"><img goomoji="2753" data-goomoji="2753" alt="❓" src="https://mail.google.com/mail/e/2753">آیا هر فردی باید برای خودش حریم خصوصی داشته باشد؟ حتی بعد از ازدواج؟</span></div> <div class="gmail_default" style="text-align: justify;"><span face="tahoma, sans-serif" style="font-family: tahoma, sans-serif;">مگر نمی گوییم زن و مرد، بعد از ازدواج، به منزله یک روح در دو جسم می شوند، یا همان لباس بر بدن یکدیگرند؟ پس اگر قرار باشد هر کدام از زوجین، یک زندگی شخصی یا همان حریم خصوصی برای خودش داشته باشد که از دید دیگری پنهان باشد، پس دیگر چه یگانگی ای وجود دارد؟</span></div> <div class="gmail_default" style="text-align: justify;"></div> <div class="gmail_default" style="text-align: justify;"><span face="tahoma, sans-serif" style="font-family: tahoma, sans-serif;"> </span></div> <div class="gmail_default" style="text-align: justify;"><span face="tahoma, sans-serif" style="font-family: tahoma, sans-serif;"><strong><span style="color: #0000ff;">پاسخ ما:...</span></strong></span></div> <div class="gmail_default" style="text-align: justify;"></div> <div class="gmail_default" style="text-align: justify;"></div> <div class="gmail_default" style="text-align: justify;"><span face="tahoma, sans-serif" style="font-family: tahoma, sans-serif;">داشتن حریم خصوصی، حق طبیعی هر کس است، حتی زن و شوهر. اگر همه چیز آدمی همیشه برای همگان آشکار باشد، کلافه می شود.</span></div> <div class="gmail_default" style="text-align: justify;"><span face="tahoma, sans-serif" style="font-family: tahoma, sans-serif;">فرض کنیم یک دوربین، در تمام مدت شبانه روز، روی کسی باز باشد و کس دیگری از آن مانیتور که دوربین تصویر و صدا را برایش می فرستد، آدمی را ببیند و همه رفتار و گفتار او را مشاهده کند و بشنود، این نوعی شکنجه کشنده است و آدمی را کلافه می کند.</span></div> <div class="gmail_default" style="text-align: justify;"><span face="tahoma, sans-serif" style="font-family: tahoma, sans-serif;"> </span></div> <div class="gmail_default" style="text-align: justify;"><span face="tahoma, sans-serif" style="font-family: tahoma, sans-serif;">✅<span style="color: #0000ff;"><strong>دریاچه یا گودال؟</strong></span></span></div> <div class="gmail_default" style="text-align: justify;"><span face="tahoma, sans-serif" style="font-family: tahoma, sans-serif;">اگر ته دریاچه ای را ببینیم، می فهمیم که عمیق نیست. از آن پس دیگر برایمان ابهّت دریاچه را ندارد، بلکه در نظرمان یک گودال معمولی می شود.</span></div> <div class="gmail_default" style="text-align: justify;"><span face="tahoma, sans-serif" style="font-family: tahoma, sans-serif;">همه امور آدمی نباید بر هر کس آشکار باشد، بلکه باید همیشه مقداری از امور، به گونه خصوصی، محفوظ و پنهان باشد؛ در همه مسائل فردی، خانوادگی، اجتماعی.</span></div> <div class="gmail_default" style="text-align: justify;"><span face="tahoma, sans-serif" style="font-family: tahoma, sans-serif;"> </span></div> <div class="gmail_default" style="text-align: justify;"><span face="tahoma, sans-serif" style="font-family: tahoma, sans-serif;">کسی را دیدم که غرق در تفکر بود. پرسیدم: به چه می اندیشی؟ گفت: "نمی توانم بگویم." به او آفرین گفتم.</span></div> <div class="gmail_default" style="text-align: justify;"><span face="tahoma, sans-serif" style="font-family: tahoma, sans-serif;"> </span></div> <div class="gmail_default" style="text-align: justify;"><span face="tahoma, sans-serif" style="font-family: tahoma, sans-serif;">✅<span style="color: #0000ff;"><strong>حیاط خلوت</strong></span></span></div> <div class="gmail_default" style="text-align: justify;"><span face="tahoma, sans-serif" style="font-family: tahoma, sans-serif;">داشتن یک حیاط خلوت، حق هر کسی است. ما باید این حق را برای همگان قائل باشیم، حتی برای همسران.</span></div> <div class="gmail_default" style="text-align: justify;"><span face="tahoma, sans-serif" style="font-family: tahoma, sans-serif;">ما مساحت این حیاط خلوت را معیّن نمی کنیم، چون آدم ها متفاوت اند و نیازهایشان گوناگون است، اما مساحت این حیاط خلوت خوب است حدود بیست درصد از زندگی باشد.</span></div> <div class="gmail_default" style="text-align: justify;"><span face="tahoma, sans-serif" style="font-family: tahoma, sans-serif;">هیچ کس نباید به خود حق دهد که به این حیاط خلوت ورود کند. خود شخص هم باید این حریم را برای خود محفوظ بدارد.</span></div> <div class="gmail_default" style="text-align: justify;"><span face="tahoma, sans-serif" style="font-family: tahoma, sans-serif;"> </span></div> <div cla

فضیلت های فراموش شده 3...
ما را در سایت فضیلت های فراموش شده 3 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cmazaheriesfahanif بازدید : 207 تاريخ : چهارشنبه 28 تير 1396 ساعت: 2:33