"پشیمانی قبل از عروسی"

ساخت وبلاگ

پشیمانیِ قبل از عروسی (۱)

✍ نویسنده: علی‌اکبر مظاهری


از مسائلی که ممکن است در انتخاب همسر پیش بیاید این است که پسر یا دختر و یا هر دوی آنان، پس از گذراندن بعضی از مراحل مقدّماتی ازدواج، مانند گفت‌وگوها، رفت‌وآمدها، خواستگاری، بله‌برون و حتّی بعد از عقد و آشنایی بیشتر با اخلاق، رفتار، شکل و اندام و خانواده و بستگان یکدیگر، از این ازدواج پشیمان می‌شوند و درمی‌یابند که این همسر، همسری نیست که می‌خواستند و تصوّر می‌کردند.
و یا خلاف آن است که در تحقیقات به آن دست یافته بودند. و یا این که درمی‌یابند که به این شخص علاقه‌ای ندارند و یا از او متنفّرند و نمی‌توانند با او زندگی خوبی داشته باشند؛ حال به هر دلیلی و عاملی که می‌خواهد باشد.
حتّی ممکن است بدون هیچ دلیل و عاملی نیز این حالت به‌وجود آید؛ یعنی فقط می‌دانند که از این شخص خوششان نمی‌آید و او را به عنوان همسر خود نمی‌پسندند.
در این حالت، می‌خواهند که از این ازدواج منصرف شوند و از راهی که آمده‌اند برگردند، امّا عواملی آنان را از این بازگشت، منصرف می‌کند. مثلاً تصوّر می‌کنند دیگر زشت است که برگردیم، حرفمان میان دو خانواده و فامیل پخش شده، جواب مردم را چه بدهیم؟ وقتی مردم بفهمند چه می‌گویند؟ شاید فکر کنند مسألۀ خاصّی در کار بوده. دیگر نمی‌شود دل طرف را شکست. به او و خانواده‌اش لطمه می‌خورد. اگر این کار را بکنیم، ناراحتی و دشمنی پیش می‌آید. دیگر کار از کار گذشته و باید تحمّل کرد ... .
یا این که مطلب درونی و پشیمانی‌شان را به نزدیکان خود، مثل پدر و مادر و برادر و خواهر و یا دوستان‌نزدیک، می‌گویند، امّا آنان از انصراف و بازگشت می‌ترسانندشان و مطالبی مانند مطالب فوق به این‌ها می‌گویند و ایراد و اشکال‌هایشان را هم توجیه می‌کنند و وعده‌هایی مبنی بر این که: «بعداً محبّت پیدا ایجاد می‌شود. کارها کم کم روبه‌راه می‌شود»، دختر و پسر را می‌ترسانند.
این عوامل، به‌کلّی، شجاعت و شهامت و ارادۀ‌ بازگشت و بیان‌ حقیقت را از آنان سلب می‌کند و در نتیجه، پشیمانی و بی‌علاقگی را در دل‌خود پنهان می‌دارند و تظاهر به رضایت و علاقه می‌کنند و سرانجام، تن به ازدواج ناخواسته می‌دهند.
پس از ازدواج، چند صباحی با فشار بر خود و تظاهر به دوست‌داشتن زندگی جدید و محبّت ساختگی به همسر، به سر می‌برند؛ امّا در درونشان آشوبی برپاست. کم کم توان تظاهر به محبّت‌ساختگی و رضایت‌دروغین، رو به کاهش می‌رود؛ زیرا محال است که انسان بتواند یک عمر با ظاهرسازی در کنار انسانی که به او علاقه ندارد و یا از او نفرت دارد، زندگی کند و باطنش آشکار نشود. دیر یا زود، محتویات درونی‌اش آشکار می‌شود و «از کوزه همان برون تراود که در اوست».
آن‌گاه اختلافات، بهانه‌گیری‌ها، بی‌حوصلگی‌ها، کج خُلقی‌ها و نزاع‌ها شروع خواهد شد و می‌شود آنچه نباید بشود.
در چنین مواردی چه باید کرد؟
اگر جوانان (دختر یا پسر یا هر دو) دچار چنین پشیمانی‌ای شدند، چه کنند؟ آیا بمانند و به این پیشامد ناخواسته تن دهند و یا می‌توانند خود را نجات دهند؟

✅جواب

بر هم‌زدن خواستگاری و نامزدی ـ به خصوص اگر عقد هم صورت گرفته باشد ـ کار خوبی نیست و باید مواظب بود که کار به اینجا نکشد؛ امّا بدتر از آن این است که آدمی، یک عمر با ندامت و بی‌علاقگی و ناراحتی زندگی کند.
اگر دختر و پسر، یا یکی از آنان، از این وصلت پشیمانند، بهترین راه این است که قبل از عروسی، از هم جدا شوند و راه را ادامه ندهند. هر چند این کار مشکل است و ناخوشایند، امّا زندگی با پشیمانی، سخت‌تر است.
وظیفۀ‌خانواده‌ها و پدران و مادران در این باره این است که:

اوّلاً: دختر و پسر را در انتخاب‌ همسر، راهنمایی‌ویاری کنند که کار به پشیمانی منجر نشود.

ثانیاً: اگر چنین مسأله‌ای پیش‌آمد، آنان را راهنمایی کنند که مبادا پشیمانی‌شان از روی وسواس‌بی‌جا و توقّعات‌غلط باشد.

ثالثاً: اگر این پشیمانی پیش‌آمد و دیدند آنان راضی به این ازدواج نیستند، به هیچ‌وجه آن‌ها را سرزنش نکنند و با تهدید و ترساندن از عواقب‌کار، به این ازدواج‌ناخواسته مجبورشان نکنند؛ بلکه راضی به جدایی شوند و دختر و پسر را کمک کنند و زمینه را فراهم نمایند تا بدون ناراحتی و درگیری و بدون به وجود آمدن کینه و دشمنی، این قضیّه فیصله یابد. این کار به صلاح دختر و پسر و خانواده‌هایشان است.
اگر این ازدواج ناخواسته و همراه با پشیمانی و بی‌علاقگی انجام گیرد، مشکلات فراوانی را برای زن و شوهر و خانواده‌هایشان به دنبال خواهد داشت. هر چند که این جدایی برای خانواده‌ها ـ به خصوص خانوادۀ‌دختر ـ تلخ است، امّا ازدواج با نارضایتی و اکراه تلخ‌تر است.

«عاقل آن است که اندیشه کند پایان را.»

خواهر و برادر جوانم!

اوّلاً: بکوش با رعایت مطالب فصل چهارم و پنجم کتاب «جوانان و انتخاب همسر» دچار چنین پشیمانی‌ای نشوی.

ثانیاً: اگر شدی، مواظب باش پشیمانی و نارضایتی‌ات از روی وسواس بی‌جا و بهانه‌های کودکانه نباشد. و این را بدان که انسان بی‌عیب و نقص و کاملاً مورد دلخواه، هرگز یافت نمی‌شود. هر کسی و هر خانواده‌ای، عیب‌هایی دارد؛ همان گونه که خودت و خانواده‌ات نیز عیب‌هایی دارید. این طبیعت هر موجود غیر معصوم است.

ثالثاً: اگر راضی به این ازدواج نیستی، نارضایتی و پشیمانی‌ات را کتمان نکن؛ بلکه با صراحت اعلام کن و این راه را ادامه نده. نترس. شجاع باش. هر چند که این کار، کار خوبی نیست و نمی‌بایست قضیّه به اینجا برسد، امّا فعلاً که چنین شده، چاره‌ای غیر از «توقّف» و «بازگشت» وجود ندارد.
با صراحت اعلام کن که نمی‌خواهی این راه را ادامه دهی. خودت را مجبور به ادامۀ‌راه نکن. زندگی مشترک، یک روز و یک ماه و یک سال نیست که بشود با اکراه و نارضایتی تحمّل کرد؛ یک عمر می‌خواهی با همسرت زندگی کنی و این کار ساده‌ای نیست. نگذار مسأله بُغرنج شود. نگذار عروسی انجام گیرد و آن‌گاه بخواهی با طلاق از او جدا شوی و یا یک عمر بسوزی و بسازی. زندگی با نارضایتی و دلسردی، زندگی موفّقی نخواهد بود و ثمرۀخوبی به بار نخواهد آورد.
نگذار کار به طلاقِ بعد از عروسی بکشد. این فرد بی‌گناه و خانواده‌اش را بدبخت نکن. یک زندگی جهنّمی برپا نکن. بچّه‌هایی را بی‌مادر یا بی‌پدر نکن. تا زود است اقدام کن و قضیّه را فیصله بده و نگذار کار به جاهای خطرناک بکشد.

فضیلت های فراموش شده 3...
ما را در سایت فضیلت های فراموش شده 3 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cmazaheriesfahanif بازدید : 200 تاريخ : جمعه 5 دی 1399 ساعت: 13:26