فضیلت های فراموش شده 3

متن مرتبط با «میلاد نوجوان» در سایت فضیلت های فراموش شده 3 نوشته شده است

روز پرستار و میلاد بزرگ بانوی کربلا

  • روز پرستار را، که در روز میلاد حضرت زینب(س) است، به پرستاران، به‌ویژه جان‌برکفان میدان نبرد با کرونا، خجسته‌باش می‌گوییم. ۲۹ آذر ۹۹, ...ادامه مطلب

  • میلاد کتابی دیگر

  • کتاب «از زبان مشاور»، در آستانه انتشار مقدمه نویسنده ما، همگی‌مان، به مشاور و مشاوره نیازمندیم؛ در مسائل فردی، خانوادگی، اجتماعی. مانند نیاز به پزشک و پزشکی، در همه رشته‌های پزشکی. این نیاز را عقل می‌, ...ادامه مطلب

  • عبادت نوجوانان

  •     پرسیده اند: چند وقتی است که شاهد کم اعتنایی پسر نوجوانم به نمازهایش هستم. او نمازهایش را آخر وقت و با یادآوری من می خواند. دوست ندارم همیشه به او تذکر دهم؛ به نظرم اثر معکوس دارد. خیلی نگرانم. راهنمایی ام کنید. متشکرم.       پاسخ ما:  درود بر شما که اندیشناک عبادت و دیانت فرزندتان اید.     , ...ادامه مطلب

  • فواید ازدواج در نوجوانی

  • نویسنده: مهندس فاطمه کوثر، استاد دانشگاه مادرم می گوید: « در طول 46 سال زندگی مشترکم،  حتی یک بار پیش نیامده که به کسی جز قاسم(پدرم) فکر کنم. خدا را شکر». و می گوید: « ما (خودش و خانم های مثل خودش را می گوید) شوهرهایمان را می پرستیدیم». هنوز هم که سه سال از رحلت پدرم می گذرد، مادرم همه جوره هوای پدرم را دارد؛ از انفاق و صدقه به نیت شادی روح پدرم گرفته تا محبت و احترام به خانواده و فامیل پدرم و حساسیت به حفظ آبروی او، حتی بعد از مرگش. و این آخری اش هم که برایم خیلی جالب بود، شنیدم بر سر مزار پدرم، وقتی می خواستیم به سوی منزل برگردیم، مادرم، زیر لب خطاب به قبر پدرم، گفت: « به خدا می سپارمت».  مادرم یک خانم در ابتدای کهنسالی است و سواد ظاهری بالایی هم ندارد، ولی زندگی مشترک موفقی داشته و در طول زندگی اش عفت و حیایش، به کمال، حفظ شده است. می دانید چرا؟ به قول استادم، چون در 14 سالگی، قبل از آنکه چشم و دلش به کس دیگری مشغول شود، با یک مرد خوب ازدواج کرده و دلبسته او شده است.  حالا خوب به این داستان ساده فکر کنیم؛ چرا بعضی از ما مانع ازدواج دختران و پسران در نوجوانی می شویم؟! آن هم با د, ...ادامه مطلب

  • میلاد نوجوان

  •                                                             از زبان مشاور  » میلاد نوجوان زن و شوهری میانسال نزدم آمدند به مشاوره؛ درمانده و نگران. ملتمسانه و دادخواهانه، یاری می طلبیدند و راهنمایی می خواستند. ایشان را به آرامش دعوت کردم و اطمینانشان دادم که مسأله شان هر چه دشوار باشد، راه حلی دارد. نیز مطمئنشان کردم که در حل مسأله شان یاری شان می کنم. اندکی آرام شدند. گویا باور کردند که می توانند به وعده ها و گفته هایم اعتماد کنند. آن گاه گفتم: صورت مسأله تان را، به وضوح، بیان کنید. گفتند: «فرزندمان حرمت مان را نگه نمی دارد. ...فرمان مان را نمی برد. پرخاش می کند,میلاد نوجوان,مداح نوجوان میلاد میمندی ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها