فضیلت های فراموش شده 3

متن مرتبط با «باورهای» در سایت فضیلت های فراموش شده 3 نوشته شده است

باورهای غلط (10)

  • ۱۰.برهان دانستن رؤیا بیش از نود و پنج درصد خواب هایی که ما می‌بینیم، پایه و اساس واقعی ندارد. این رویاها، بی‌تعبیر است. رویاهای صادق، بسیار اندک است. از این رو، رویاها، حجت و برهان نیستند و نباید در پی تعبیر آن‌ها برآمد و به آن‌ها ترتیب اثر داد۰ما نباید رویاهایمان را با رویاهای پیامبران و دیگر معصومان -علیهم السلام- مقایسه کنیم. این موضوع نیز، مانند استخاره، دامانی گسترده دارد. ۱۱.چشم زخم اگر چشم زخم، واقعیتی داشته باشد، که بنده به آن نرسیده‌ام، بسیار کوچک‌تر از این است که در باورهای برخی از مردمان رواج دارد. در این اندک نیز ( اگر وجود داشته باشد)، خداوند بندگانش را بی‌دفاع و بی‌پناه رها نکرده است؛ بلکه راهکارهایی مانند صدقه‌دادن، قرآن و دعا خواندن، کارهای نیکو کردن را در زدودن زیان های احتمالی چشم زخم، به ما نمایانده است.اما این که هر اتفاق ناخوشایندی رخ دهد و هر حادثه ناگواری پیش‌آید را به حساب چشم زخم گذاشتن، نادرست و ناروا است. سخن پایانی باورهای غلط، در جامعه ما و پاره‌‌ای از جوامع دیگر، بسیار بیش از این مواردی است که بیان کردیم؛ اما چون سخن ما، در این نوشته‌ها، درباره فرهنگ خانواده است، تنها مواردی را بیان کردیم که به خانواده‌ها و زندگی خانوادگی مربوط می‌شود و در حیات مشترک و روابط زوج‌ها و دیگر اعضای خانواده مطرح است و آثاری زیانبار دارد., ...ادامه مطلب

  • درباره باورهای غلط

  • انتشار پست "باورهای غلط ۶"، بازتاب گسترده‌ای داشت و سوال‌های بسیار خوانندگان ارجمندمان را برانگیخت. به گمانم بهترین پاسخ فوری و غیرتفصیلی به این پرسش‌ها، همانا سخن گوهرین امیر رازدانان، امام علی - علیه السلام - است. اگرچه سخن حضرت، درباره برخی از خرافات است نه همه آن‌ها، اما می‌توان آن را تعمیم داد و از آن بهره وافر برد. از این رو، با هم، سخن حضرت را نیوش می‌کنیم. آن هنگام که امیر مؤمنان علیه السلام، عزم کوفتن سر خوارج نهروان را کرد و سپاه را سامان داد و مهیای رفتن به نبردگاه شد، کسی از صحابیان ایشان، که به پندار خود، "علم نجوم" می دانست، به امام گفت: "ای امیر مؤمنان! اگر در این هنگام به نبرد روی، می ترسم که به مراد خویش نرسی و بر دشمنانت پیروز نگردی. من این سخن را از دانش ستاره‌شناسی و محاسبه‌های نجومی می‌گویم." امام فرمود:"أَتَزْعُمُ أَنَّکَ تَهْدِی إِلَى السَّاعَةِ الَّتِی مَنْ سَارَ فِیهَا صُرِفَ عَنْهُ السُّوءُ وَ تُخَوِّفُ مِنَ السَّاعَةِ الَّتِی مَنْ سَارَ فِیهَا حَاقَ بِهِ الضُّرُّ؟ فَمَنْ صَدَّقَکَ بِهَذَا فَقَدْ کَذَّبَ الْقُرْآنَ وَ اسْتَغْنَى عَنِ الِاسْتِعَانَةِ بِاللَّهِ فِی نَیْلِ الْمَحْبُوبِ وَ دَفْعِ الْمَکْرُوهِ، وَ تَبْتَغِی فِی قَوْلِکَ لِلْعَامِلِ بِأَمْرِکَ أَنْ یُولِیَکَ الْحَمْدَ دُونَ رَبِّهِ لِأَنَّکَ بِزَعْمِکَ أَنْتَ هَدَیْتَهُ إِلَى السَّاعَةِ الَّتِی, ...ادامه مطلب

  • باورهای غلط (7)

  • ۷. استخاره رایج "استخاره" یعنی طلب خیر از خدا. استخاره به این معنا، از معارف اسلامی است. اما استخاره، به این شکل و معنایی که درمیان بسیاری از مردمان رواج دارد؛ که در هرکاری، با قرآن و تسبیح و مانند آن‌ها، فال می‌زنند، از معارف اسلامی نیست و در سیره عملی پیامبر اکرم و اهل بیت ایشان - علیهم‌السلام - نیز چنین استخاره‌ای وجود نداشته است. ورود به موضوع استخاره، مجال وسیعی را می‌طلبد. ما، در کتاب "جوانان و انتخاب همسر"، نیز در همین کانال "از زبان مشاور" و نیز در وبلاگمان، در باره استخاره، مطالبی را نوشته‌ایم. خوانندگان ارجمند را به آن‌ها ارجاع می‌دهیم., ...ادامه مطلب

  • باورهای غلط (8)

  • ۸. بدقدمی عروس و داماد نسبت‌دادن حادثه‌ای ناگوار به بدی قدم عروس یا داماد، نه تنها خرافه و باطل است، بلکه ستمی بزرگ و تهمتی ناروا است. بدقدم دانستن عروس یا داماد یا فرزند یا هرکس دیگر، از خرافات ظالمانه است. نسبت دادن این خرافات به هرکس، خشم و کیفر خداوند را درپی دارد., ...ادامه مطلب

  • باورهای علط (9)

  • ۹. نحس‌دانستن برخی از پدیده‌ها هیچ‌یک از آفریدگان خداوند، به خودی خود، نحس نیست. خدا مبارک است و مبارک می‌آفریند. خدا زیبا است و زیبا و می‌آفریند.نسبت‌دادن نحسی به مخلوقات خدا، اهانت به آفریدگار است. آری؛ برخی از اشخاص، به‌سبب گناه‌کاری و بدکرداری، منحوس می‌شوند. بی‌پروایی در این باب و بی‌دلیل، نسبت نحوست دادن به اشخاص و اشیا، خلاف تقوا است., ...ادامه مطلب

  • باورهای غلط (6)

  • ۶. جادو، طلسم، بخت‌بندی، بخت‌گشایی، طالع‌بینی، فال‌گیری... اگر این خرافات، مخصوص جاهلان بود، آن‌ها را در این نوشته‌ها، که در موضوع فرهنگ خانواده است، نمی‌آوردم. اما متعجبانه و متاسفانه، این باورهای ناروا، گستره‌ای گسترده دارد و کثیری از مردمان بافرهنگ را نیز فراگرفته است. قبل‌ها هرگاه در مشاوره‌هایم کسانی از اهل دانش و فرهنگ را مشاهده می‌کردم که برای حل این‌گونه مسائل غیرعقلی و غیرعلمی به مشاوره می‌آیند، تعجب می‌کردم و می‌پنداشتم تعدادشان اندک است، اما با گذر زمان و مشاهده بسیار، به این واقعیت تلخ پی‌بردم که تعدادشان پرشمار است و طیف عظیمی از لایه‌های گوناگون جامعه را تشکیل می‌دهند. دو گروه فرهیخته این را می‌دانیم که دو گروه از مردمان، داناترین و دانشمندترین مردمان جامعه‌اند؛ یکی دانشگاهیان و دیگری حوزویان. و دو مکان است که خیزشگاه دانش و فرهنگ است؛ یکی دانشگاه و دیگری حوزه علمیه. این‌جانب، در هر دو مکان و با هر دوی ایشان، مشاوره دارم و با این دو مکان و این دو گروه، مانوسم. با تعجب و تاسف، عقیده به این خرافات، در هر دو مکان و نزد هر دو گروه، وجود دارد.وقتی دانشجویی فرهیخته یا طلبه‌ای فاضل می‌گوید: "مدتی است در کارهایم گره افتاده و به هرکاری دست می‌زنم بدشانسی می‌آورم. آیا کسی برایم جادو کرده؟ آیا طلسمم کرده‌اند؟"، ابتدا می‌پندارم مزاح می‌کند. بعد می‌بینم جدی می‌پرسد. تعجب می‌کنم., ...ادامه مطلب

  • باورهای غلط (پنج)

  • ۵. شانس (خوش‌شانسی، بدشانسی) شاید عمر این باور غلط، به بلندای تاریخ بشر باشد. این عقیده نادرست (آری؛ عقیده، نه فقط باور)، بسیار بدآموز و زیان‌زننده است و نیز گستره آن بسیار گسترده است. در فرهنگ خانواده نیز نفوذ فراوان دارد و علاوه بر آن‌که نوعی جهل و خرافه است، و هرگونه جهل و خرافه، ضد اخلاق و ضد ارزش‌های انسانی است، زیان‌های کرداری و رفتاری نیز با خود دارد. بدین‌سان:کسی که می‌پندارد شانس، در سرنوشت او تأثیر دارد، بخشی از نیروها و استعدادهایش را، ناخودآگاه، بی‌کار می گذارد؛ زیرا می‌پندارد چه تلاش بکند و چه نکند، این شانس است که نتیجه نهایی را عاید آدمی می کند. قلمرو این عقیده و باور نادرست، از کشور و ملت ما فراتر است و بسیاری از کشورها و ملت ها را گرفته است. حتی در میان دانشمندان نیز جایی برای خود باز کرده است. سخنی از امیرمؤمنان امیر مؤمنان امام علی - علیه السلام - سخنی در نهج البلاغه دارند که گسترده‌تر از خرافه بودن شانس است و شامل برخی از دیگر مساﺋل و مباحث آینده نیز می شود، ببینید: "أَتَزْعُمُ أَنَّکَ تَهْدِی إِلَى السَّاعَةِ الَّتِی مَنْ سَارَ فِیهَا صُرِفَ عَنْهُ السُّوءُ وَ تُخَوِّفُ مِنَ السَّاعَةِ الَّتِی مَنْ سَارَ فِیهَا حَاقَ بِهِ الضُّرُّ؟ فَمَنْ صَدَّقَکَ بِهَذَا فَقَدْ کَذَّبَ الْقُرْآنَ وَ اسْتَغْنَى عَنِ الِاسْتِعَانَةِ بِاللَّهِ فِی نَیْلِ الْمَحْبُوبِ وَ دَفْعِ, ...ادامه مطلب

  • باورهای غلط (2)

  • مجادله همسران (۲)میدانی‌ بی‌قاعده خردمندان، کسانی‌اند که اگر بخواهند به میدان نبردی درآیند، از همان آغاز، یا به برنده‌شدن خود یقین دارند یا دست‌کم، پیروزی خویش را گمان می‌برند. اما اگر پیش از نبرد، برایشان معلوم باشد که این میدان اصلاً برنده‌ای ندارد و هرکس به آن درآید، بازنده است، هرگز به آن کار زار نمی‌پردازند و به آن میدان پا نمی‌گذارند. در قلمرو زندگی خانوادگی، میدانی است به‌نام "میدان مجادله" که هرگز برنده‌ای نداشته و ندارد. فرجام نبرد در این میدان، از همان آغاز، بلکه پیش از آن، پیدا است؛ و آن تباهی و فروشکستگی هر دو طرف نبرد است. نبردکنندگان این عرصه، یا از فرجام شوم آن بی خبرند، یا عقل و اندیشه‌شان خام و بیمار است، یا تجربه‌ناموخته‌اند و یا جان و روانشان نابسامان است و از کرامت و,باورهای ...ادامه مطلب

  • باورهای غلط (3)

  • مجادله همسران (۳) ویژگی‌های این میدان در میدان‌های جنگ، نتیجه نبرد و دستاورد پیکارگران، در پایان پیکار، آشکار می‌شود. و در میدان‌های ورزشی، داورانی حضور دارند و بر ورزش و ورزشکاران نظارت می‌کنند و در پایان، نتیجه تلاش ایشان و رأی داورانه خویش را اعلام می‌نمایند و برنده و بازنده را نشان می‌دهند و یا هر دو را مساوی اعلام می‌کنند. اما در میدان ستیز و جدال همسران، هر دو طرف، بازنده‌اند و داوری حضور ندارد. و اگر هم قاضی یا داوری حضور داشته باشد و یکی را برحق و برنده و دیگری را نابه‌حق و بازنده اعلام کند و بازنده، ناچار شود که به‌ظاهر به رأی قاضی یا داور گردن نهد، باز هم مشکل حل نمی‌گردد؛ بلکه بازنده، خشمناک‌تر می‌شود و برنده، با خنک‌شدن دلش، جسورتر و طلبکارتر می‌گردد. و آن‌گاه که این زن و شوهر ,باورهای ...ادامه مطلب

  • باورهای غلط (4)

  • مجادله همسران (۴) از زبان مشاور نبرد بر سر جعبه خالی! نزدیکای نیمه‌شب، تلفن زنگ زد. آن‌سوی خط، خانمی بود با صدایی حزین و بغض‌آلود. او را نمی‌شناختم. گفت:"همسر و فرزند خردسالم را رها کرده‌ام و نزد مادرم آمده‌ام. حالا پشیمانم و نگران حال آنان.» گفتم: نگران حال بچه‌اید یا نگران هردو؟ گفت: «راستش را بخواهید، بیشتر نگران حال بچه‌ام؛ امّا درباره همسرم هم بی‌تفاوت نیستم."گفتم: چرا رهایشان کردید؟ گفت: «با هم بگومگویمان شد...» و شروع کرد نزاع و دعوایشان را توضیح دادن. دیدم مسأله مهمی نیست؛ جدالی بیهوده بوده است. گفتم: صبر کنید؛ حالا وقت بیان ماجرا نیست، بعداً تعریف کنید. فعلاً تا همسرتان نخوابیده و یا اگر خوابیده، هنوز خوابش سنگین نشده و تا خیلی دیر نشده، شماره تلفن ایشان را به من بدهید و خودتان پا,باورهای ...ادامه مطلب

  • باورهای غلط (5)

  • ۲. دشمنی عروس و مادر شوهر اگر عروس و مادر شوهر، دارای رشد فکری و اخلاقی باشند، می‌باید با هم دوست باشند؛ مانند دوستی دختر و مادری مهربان. اما باور غلط "نادوستی"، بلکه "دشمنی" آنان چنان در ذهن‌ها ریشه دوانیده که برخی از مردمان می‌پندارند دوستی این دو و زندگی مسالمت‌آمیزشان، ناممکن است. چون کردار آدمی، تا اندازه زیادی، تابع افکار و پندار آدمی است، در صحنه عمل و در عرصه خانواده، دعوای این دو عملی می‌شود و - با تاسف و خجالت - شاهد نزاع‌ها و دشمن‌پنداری‌های این دو دوست واقعی هستیم. به گونه‌ای که اگر در خانواده‌ای خلاف آن دیده شود و عروس و مادر شوهر با هم دوست باشند، باعث تعجب می‌شود.حتی یکی از معلمان اخلاق خانواده می‌گفت:"جنگ میان عروس و مادر شوهر را پیغمبر هم نتوانست صلح دهد."این سخن نیز منشاء,باورهای ...ادامه مطلب

  • باورهای غلط (1)

  • اشاره برخی از رخدادهای کوچک، اگر تکرار شوند، گسترش می‌یابند و به باور عمومی و فرهنگ اجتماعی بدل می‌شوند؛ به‌گونه‌ای که مردمان می‌پندارند آن‌ها جزو حتمی زندگی‌اند. حتی گاهی، از فرط گسترش، گمان می‌رود جزو ذات بشرند. حال آن‌که چنین نیستند، بلکه در آغاز,باورهای ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها